از اخلاص سلمان تا خون سلیمانی؛ عشقی به اصالت یک ایران/ تا پای جان زیر بیرق اسلام
تاریخ انتشار: ۲۲ بهمن ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۷۰۷۸۹۸۶
خبرگزاری فارس؛ حنان سالمی: ساعت نه صبحِ بیست و دوم بهمن بیرون میزنم. سرما توی رگهایم گز گز میکند. آدمها مثل جریان الکتریسیته در سیستم برق شهر جاریاند. شهر، روشن است و سینهها خورشید. با خودم میگویم: «چه مغناطیسی این حجم از آدمها را اینطور با ذوق به خیابانها کشانده؟» با خودم میگویم: «آفرین به حاکمیتی که از پسِ این نمایش شگرف برآمده!» با خودم میگویم: «آوردن دختران کم حجاب تیر خلاصشان بود تا نشان دهند برای ملتشان مشروعیت دارند» با خودم میگویم و میگویم و زنها در صف انتظار تفتیش بدنی، برای سلامتی حضرت آقا صلوات میفرستند! برای رهبری که در هیاهوی رسانهها، گفتند «دیکتاتور» است و من با خودم میگویم: «چه دیکتاتور ماهریست رهبر جمهوری اسلامی ایران که اینطور توانسته هزاران دل را شیفتهی خودش کند تا به جای گلایه وسط این معرکه و صف، برای سلامتیاش صلوات بفرستند!»
زنی چادرکشان سربند یا زینب (س) را دور سر دختر چهار سالهاش محکم میبندد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
دخترها میخندند. مثل بهار. و با خودم میگویم: «حق با خانم معلم است. هیچ حاکمیتی از پس آدمِ معترضِ ناراضیِ سختی کشیدهیِ عصر تکنولوژی برنمیآید تا مغزش را شستوشو بدهد. هیچ حاکمیتی اگر خودش را هم بکشد زورش به آدم سال ۱۴۰۱ هجری شمسی نمیرسد مگر زمانی که خود همان آدم عاشق باشد! مجنون باشد! آدم عاشق برای فریاد زدن عاشقیاش دنبال بهانه میگردد و ملت ایران، عاشقاند.»
یک جور عشق جنون آمیزِ سینه به سینه، یک عشق به سرخی خون، که از بعثت رسول الله (ص) تا بهمن سال ۱۳۵۷ توی دلهایمان شعله کشید و هنوز که هنوز است این لیلا، به میلیونها مجنون تازه کارِ دهه هشتادی و نودی به ارث میرسد و میراثش پایان ندارد.
عشقی به عظمت وحی غار حرا برای آغاز رسالتی به نام إقرأ. به لطافت انسانیت محمد (ع) در کنار قبر دخترکان زنده به گور و به شور فتح مکه بی آنکه خونی بر زمین ریخته شود. ایرانی، همیشه سردار است و عاشق. ایرانی سرش برود اما محال است تناش زیر بیرق اسلام نباشد. ایرانی، میراثدار غیرت و شرافت است؛ از سلمان فارسی تا قاسم سلیمانی. از جنگ خندق تا جنگ نوین. شیر مردان خطهی فارس مثل کوه پشت حقیقت ایستادهاند تا با همآغوشی خون و اخلاصشان، ابوجهلها و ابولهبهای تاریخ را از نفس بیندازند. حالا حتی اگر جهان خودش را به نشنیدن بزند و شیطان گوشهایش را دو دستی بچسبد.
چه کسیست که نشنود؟ هنوز توی مأذنههای ایران نجوای نام محمد (ص) است و علی (ع). هنوز توی محرابهایمان ترور میشویم و ذکر لبهای شهدایمان «فزت و رب الکعبه»ست. هنوز پیرزنها و پیرمردها برای شاخ شمشادهای بسیجی و إن یکاد میخوانند و هنوز گهوارههایمان پر است از سربازهای خمینی که برای گفتن لبیک، قنداقه پاره میکنند و «آرمان»های علیوردی یک ملت میشوند.
روحِ الله توی شهرها دمیده. رگهایمان پر از روح اللههای عجمیان است. خورشید از میانهی سینههامان طلوع کرده. و لبها در این هنگامه که بر آستانهی فتح المبین ایستادهایم، یکپارچه «هیهات منا الذله» است. شیطان به جنگ چه کسانی آمده؟ برای کشتن کدامین ارواح وارستهای؟ و آیا نمیبیند که این چشمها به راه وعدهی کبری سر از پا نمیشناسند؟ «الا إن حزب الله هم الغالبون»، حتی اگر قتلگاهمان در فرودگاه بغداد و کوچههای تهران باشد و زیر موشک و سنگ باران شمرها و خولیهای تکثیر شده در امتداد تاریخ خون، ارباً اربا شویم.
بهمن است و من بیرون آمدهام. میان آدمهایی که زور هیچ حاکمیتی به عشقشان نمیرسد. کنار مردان و زنانی که روحشان ودیعهدار اخلاص سلمان و رگهاشان رازدار خون سلیمانیست. با خودم میگویم: «این عشق اصالت دارد. سر برود اما از سر نمیافتد و ایران، همیشه یک نفس حزب الله است. یکپارچه انقلاب. یک تنه جنگاور برای ایستادن توی صورت شیاطینی که شمشیرها را این بار از رو کشیدهاند. ایران، جمهوری اسلامی ایران، وطن سرهای به دار و قلبهای به شوق قدس، بیقرار، جغرافیای امنیت و پنجرهی صلح، سرزمین خون و نخل، با دستانی که به دامان عروة الوثقی دخیل بسته، برای ابد زیر بیرق اسلام خواهد ماند.» با خودم میگویم و خون توی رگهای وطن میجوشد. با خودم میگویم و به سرداران ایرانی سلام میدهم، به «سلمان» و به «سلیمانی»، به بزرگمردانی که اجازه ندادند نام اسلام از سر ایران بیفتد. با خودم میگویم و پا به پای آدمها جلو میروم و بیست و دومِ بهمنِ چهل و چهارمین سال پیروزی را جشن میگیرم. با خودم میگویم و پرچم سه رنگ وطن را با افتخار توی آبی آسمان تکان میدهم. بر کرانهی کارون. و به یادگار در تاریخ.
پایان پیام/
منبع: فارس
کلیدواژه: ۲۲ بهمن انقلاب جشن پیروزی سردار سلیمانی خودم می گویم هیچ حاکمیتی آدم ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۰۷۸۹۸۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
اعترافات ناامیدکننده رایان بابل: در لیورپول تنها و مضطرب بودم
بابل از سختیهای دوران حضورش در لیورپول میگوید.
رایان بابل، وینگر سابق لیورپول، اعتراف کرد که پس از ورود به این باشگاه احساس ناامیدی کرده و در دوران حضورش در آنفیلد«ناراحت و مضطرب» بوده است.
طرفداری | به گزارش اتلتیک، بابل در سال ۲۰۰۷ با مبلغ ۱۱.۵ میلیون پوند از آژاکس به لیورپول پیوست، اما هرگز نتوانست پتانسیل خود را در جمع قرمزپوشان به طور کامل شکوفا کند. او در ۱۴۶ بازی تنها موفق به زدن ۲۲ گل شد. حالا، این بازیکن ۳۷ ساله در مورد شروع «سخت» خود در بندر آنفیلد، برخورد سرد رافائل بنیتس سرمربی وقت تیم با او به گفته رسانهها، و دلایل عدم موفقیتش صحبت کرده است.
برای خودم کمی ناامید کننده بود، چون وقتی در نهایت لیورپول را انتخاب کردم، به من قول بازی کردن و کار کردن جدی روی مرا دادند. اما از همان روز اول، تنها بودم و باید خودم همه چیز را کشف می کردم، که این خیلی سخت بود. من ۲۰ ساله بودم، اولین بار بود که خارج از کشور زندگی میکردم و اولین بار بود که به تنهایی زندگی میکردم، چون هنوز در خانه والدینم در هلند بودم. بنابراین با چالشهای زیادی به طور همزمان رو به رو شدم. این کار را بسیار دشوار میکرد. زمانهایی بود که احساس ناراحتی میکردم، خودم نبودم یا مضطرب بودم. فکر میکنم الان در عصری زندگی میکنیم که از بازیکنی که آسیب پذیر است، حمایت میشود. امازمانی که من آمدم، ضعف نشان دادن از خود، غیرقابل قبول بود. در آن صورت، برخی شما را خط می زدند.
بابل که سابقه ۶۹ بازی ملی برای هلند را در کارنامه دارد و دورههایی را در آژاکس، بشیکتاش، فولام، گالاتاسرای و تیمهای دیگر گذراند، در نوامبر گذشته از فوتبال خداحافظی کرد. او قصد دارد روزی وارد دنیای مربیگری شود، اما فعلا با آن روز فاصله دارد.
از دست ندهید ????????????????????????
جای خسرو حیدری بودم پیشنهاد منچسترسیتی را قبول میکردم! مرد هزار چهره؛ یورگن کلوپ مشاور مالی شد (فیلم) خوشحالی باورنکردنی جیمی کرگر در دیوار زرد! (فیلم) لیونل مسی در شکلوشمایلی که هرگز ندیدهاید! (عکس)